کانال ایتا ‌تـرنـج | رمان💗شاهدخـ‍‍ꨄــت

«با نام و یاد او»
عدالت‌وعشق درحال چاپ
شوهر شایسته درحال چاپ

❌هرگونه کپی‌برداری حتی با ذکر نام نویسنده حرام و پیگرد قانونی دارد❌⚖

تبلیغات
@Tablighat_TORANJ
ادمین کانال
@admintoranj
کانال‌های دیگه‌مون
@negah_novel. @voroojaak. @Harfe_Dl

ورود به کانال

ورود به نسخه وب

مطالب کانال ایتا ‌تـرنـج | رمان💗شاهدخـ‍‍ꨄــت

من ماهرخم... دختر زیبای رعیت بودم که کل روستا بهم چشم داشتن. وقتی خبر اومد که برادرم پسرعموی ارباب و حین م،ست بودن کشته، ارباب حکم قصاص داد و من برای اینکه جونش و نجات بدم، خون‌بس شدم. دریغا که بدونم چه بلایی سرم میاره...💔😱😭📵 https://eitaa.com/joinchat/754844319C4541ca908d
برادرم در حالی که داشت فلک می‌شد، گفت: - نزن... توروخدا نزن ارباب! ارباب تازیانه رو عقب گرفت که گفت: - غلط کردم... به خدا می‌گم، می‌گم. - بگو! زود باش! خواست حرفی بزنه که از لابه‌لای جمعیت رد شدم و گفتم: - ارباب من کشتمش! به سمتم برگشت. با اون چشمای مشکی دل هرکسی رو می‌برد. حالا من داشتم دستی‌دستی جلوی معشوقم خودم و فدا می‌کردم. برادرم گفت: - برو ماهرخ! چرا دروغ می‌گی؟ قاطع گفتم: - ارباب من پسرعموتون و کشتم! من با میله آهنی زدم تو سرش و مُرد! ارباب صورتش از حرص سرخ شد و گفت: - دختره رو ببندید... اول باید فلک بشه. ناباور نگاهش کردم که تازیانه رو بالا برد و...😭😱 https://eitaa.com/joinchat/754844319C4541ca908d
👆رفقا حتما گزارش بالا رو نگاه کنید و ببینید که کمک هاتون رو به زوار پاکستانی رسوندیم ، هر کی هم جا مونده یا علی بگه و از کمک به شرقی ترین دروازه طریق الحسین(ع) جا نمانید! 🔻این مجموعه مورد تایید و اعتماد کانال ما است و میتونید با خیال راحت به این موکب کمک کنید. لطفاً بعد واریز رسیدتون رو به آیدی زیر بفرستید: @Mehdi_Sadeghi_ir
سنجاق پیغام
‌ سلام دوست عزیز رمان‌های #عدالت_و_عشق و #شوهر_شایسته به قلم #تـرنــج چاپی بودن و بعد از پارت‌گذاری از کانال ترنج پاک شدن. عزیزان ما اجازه فروش فایل هیچکدوم از رمانا رو نداریم و هرجایی پارت یا فایل دو رمان عدالت‌وعشق و شوهرشایسته رو دیدین، مطمئن باشید با سرقت ادبی مواجهید و نویسنده و ناشر اصلاً رضایت ندارند. برای خواندن رمان‌ها بصورت کامل فقط در کانال وی‌ای‌پی مجازید. عیارسنج هر دو رمان اینجاست👇 https://eitaa.com/Zange_Tafrihh/16145 https://eitaa.com/Zange_Tafrihh/16144 عدالت‌وعشق به مبلغ ۳۵.۰۰۰ تومان شوهر شایسته به مبلغ ۳۵.۰۰۰ تومان ادمین VIP رمان‌های ترنج @admintoranj از همراهی و حمایت‌تون سپاسگزارم♥️ ‌
‌ ‌ 📌📌📌 تـوجـــه : بعضی پیویم اومدن که پارت‌ها براشون نمیاد یا به ترتیب نیومده، من تمام پارت‌ها را به ترتیب فرستادم و هر روز هم پارت داشتیم. بهترین راه که به همه نتیجه داد : لینک کانال‌و بردارین، از کانال لفت بدین، ایتا رو ببندین و دوباره وارد و عضو کانال بشین. همه از این روش نتیجه گرفتن☺️ لینک کانال : https://eitaa.com/toranj_novel درضمن حتماً حافظه پنهان ایتا و گوشیتون را خالی کنید، بعد گوشی‌تون یه ریست کنید و روی این لینک‌های میانبر بزنید. باز مشکلی بود من پیوی درخدمتم 🌺 @admintoranj ‌جمعه‌ها عصر سه پارت داریم. ‌
‌ ‌ ‌ ‌‌ 👑 میانبر پارت‌های رمان آنلاین و عاشقانه شـــاهــدخـــ‍‍ꨄــــت پارت ۱ 🌿 پارت ۱۰ 🌿 پارت ۲۰ 🌿 پارت ۳۰ 🌿 پارت ۴۰ 🌿 پارت ۵۰ 🌿 پارت ۶۰ 🌿 پارت ۷۰ 🌿 پارت ۸۰ 🌿 پارت ۹۰ 🌿 پارت ۱۰۰ 🌿 پارت ۱۱۰ 🌿 پارت ۱۲۰🌿 پارت ۱۳۰🌿 پارت ۱۴۰🌿 پارت ۱۵۰🌿 پارت ۱۶۰🌿 پارت ۱۷۰🌿 پارت ۱۸۰🌿 پارت ۱۹۰🌿 پارت ۲۰۰🌿 پارت ۲۱۰🌿 پارت ۲۲۰🌿 پارت ۲۳۰🌿 پارت ۲۴۰🌿 پارت ۲۵۰🌿 پارت ۲۶۰🌿 پارت ۲۷۰🌿 پارت ۲۸۰🌿 پارت ۲۹۰🌿 پارت ۳۰۰🌿 پارت ۳۱۰🌿 پارت ۳۲۰🌿 پارت ۳۳۰🌿 پارت ۳۴۰🌿 پارت ۳۵۰🌿 پارت ۳۶۰🌿 پارت ۳۷۰🌿 پارت ۳۸۰🌿 پارت ۳۹۰🌿 پارت ۴۰۰🌿 پارت ۴۱۰🌿 پارت ۴۲۰🌿 پارت ۴۳۰🌿 پارت ۴۴۰🌿 پارت ۴۵۰🌿 پارت ۴۶۰🌿 پارت ۴۷۰🌿 پارت ۴۸۰🌿 پارت ۴۹۰ 🌿 پارت ۵۰۰ 🌿 پارت ۵۱۰ 🌿 پارت ۵۲۰ 🌿 پارت ۵۳۰ 🌿 پارت ۵۴۰ 🌿 پارت ۵۵۰ 🌿 پارت ۵۶۰ 🌿 پارت ۵۷۰ 🌿 پارت ۵۸۰ 🌿 پارت ۵۹۰ 🌿 پارت ۶۰۰ 🌿 پارت ۶۱۰ 🌿 پارت ۶۲۰ 🌿 پارت ۶۳۰ 🌿 پارت ۶۴۰ 🌿 پارت ۶۵۰ 🌿 پارت ۶۶۰ 🌿 پارت‌‌گذاری #شاهدخت هر روز صبح دو پارت فقط جمعه‌ها عصر سه پارت 😍 ‌ ‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌┄┅┄✶🍃🌸🍃 سلام عزیزان خـوش اومـدیـن 🍃🌸 در این کانال رمان عاشقانه و پرهیجان #شاهدخت پارت‌گذاری میشه که هر روز دو پارت تقدیم‌تون می‌کنم. نویسنده این رمان نجوا جان هستند و رمان کاملاً آنلاین هست. پارت‌گذاری و نشر این رمان در هر اپلیکیشن و کانال دیگه، پیگرد قانونی و الهی داره..⛔️ ‌ من با اجازه و نظارت مستقیم نجوا پارت‌گذاری را انجام می‌دهم. پارت اول رمان شاهدخت https://eitaa.com/toranj_novel/53617 ‌ رمان کامل شدۀ #ترلان هم ابتدای کانال هست که طنز و عاشقانه است. پارت اول ترلان https://eitaa.com/toranj_novel/2819 میانبر پارت‌های رمان ترلان https://eitaa.com/toranj_novel/16339 مشکلی موردی بود، خاله نگاه اینجا هست. @admintoranj گپ و گفت ترنج https://eitaa.com/joinchat/3383033986Cd68796b3de بمونیـن برامـون 🌸😍 ‌
「 بہ‌ نـام‌ آݩ‌ کھ‌ جانـم‌‌ در‌ دسـت‌ اوسـت 」 #بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــم 🌸 ِ
‌ عشقا توی زنگ تفریح، عکس‌هایی از مهدخت و نجمه گذاشتم، دوست داشتین برین ببنید..😉 اونجا ناشناس، جواب پیامها و عکس‌های شخصیت‌ها گذاشته میشه.... 🌺 https://eitaa.com/joinchat/122618196C5b64839be0 ‌‌
‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌⚜ خـوش اومدیـن عزیـزان ⚜ ‌ ‌👑👸🏻 رمان شــاهــدخـــ‍‍ꨄــــت 👸🏻👑 👑 میانبر پارت‌های رمان شاهدخت https://eitaa.com/toranj_novel/64527 👑 آخرین ‌پارت امروز ۶۶۱ https://eitaa.com/toranj_novel/64820 ‌ ‌
👆رفقا اگه قصد کمک به جریان اربعین رو دارید چه جایی بهتر از مرز میرجاوه اونم پذیرایی از زوار شیعه و مظلوم پاکستان 🔻این مجموعه مورد تایید و اعتماد کانال ما است و میتونید با خیال راحت به این موکب کمک کنید آیدی زیر برای ارسال رسید واریزی: @Mehdi_Sadeghi_ir
┄┅┄✶🍃🌸🍃✶┄┅┄ نمی‌دانم تــو را به انـدازه‌ی نفسـم دوست دارم یا نفسـم را به انــدازه‌ی تــو . . . 💞 ‎‌‌‎ 🫀 ⃟●━━ @Harfe_Dl
👆رفقا اگه قصد کمک به جریان اربعین رو دارید چه جایی بهتر از مرز میرجاوه اونم پذیرایی از زوار شیعه و مظلوم پاکستان 🔻این مجموعه مورد تایید و اعتماد کانال ما است و میتونید با خیال راحت به این موکب کمک کنید آیدی زیر برای ارسال رسید واریزی: @Mehdi_Sadeghi_ir
‌‌ دیدنِ هیچ آدمی بی‌دلیل نیست. بازم نجمه هست که هوای مهدخت رو داشته باشه 😌 لینک ناشناس 👇 https://gkite.ir/es/8681149 زاپاس، جواب ناشناس‌ها در زنگ تفریح👇 https://eitaa.com/joinchat/122618196C5b64839be0 ‌پارت اول شاهدخت https://eitaa.com/toranj_novel/53618 ‌
🦋 ࿐ྀུ✿❥━━━━━━━━━━━━🦋 #شـاهـدخـت #پارت_661 نزدیکتر اومد و کنارم خودشو جا داد. صدایِ جیرو جیرِ تخت لحظه‌ای قطع نمیشد‌. - با خودت این کار رو نکن، مثل اونا باش... می‌بینی چه بی‌خیال میگن و میخندن، از فرداشون خبر ندارن که چه‌ کار سختی رو باید انجام بدن!! بدنش رو عقب کشید و به دیوار سیمانی تکیه زد: - دخترای‌ زیادی رو دیدم که مثل تو دووم نیاوردن و آخرش دیوونه شدن و سر به کوه و بیابون گذاشتن. سری به تاسف تکون داد: - جنازه‌ی یخ‌زده و تیکه پاره‌شون رو برگردوندن. صورتمو بین دستام گرفتم. نصف کلاه روی صورتم خیس بود، خیس از اشک چشمام. - مادرم همیشه میگفت سرنوشت آدما به هم گره خورده، دیدنِ هیچ آدمی بی‌دلیل نیست. دستی رو شونه‌ام گذاشت: - دیدار من و تو بی‌حکمت نیست لیلا. نجمه حرف میزد و من به زمین سیمانی و خیس و لجن‌گرفته خیره شدم. هر چند ثانیه یه بار، آب از جاهای مختلف سوله روی زمین می‌چکید و صداش پخش میشد. - دیشب تو خواب دیدم که یه نفر دستَم‌و گرفته و وِل نمیکنه. هر چی نگاه کردم کسی رو ندیدم و فقط یه دست دیدم و صدایِ گریه؛ امروز صبح که دستَم‌و گرفتی و با گریه التماس کردی، یه لحظه یادِ خوابِ دیشب افتادم. به سقفِ سوله نگاهی انداخت: - میدونی لیلا، زن بودن کارِ خیلی سختیه، اونم اینجا بینِ این همه گرگ. روزگار بهم یاد داده که به کسی رحم نکنم، چون کسی بهم رحم نکرد. به چند دختر که داشتن سر طاس همدیگه رو مسخره میکردن اشاره کرد: - اون لحظه میتونستم مهین رو صدا کنم و لُوت بدم، ولی تَهِ چشمات یه چیزی دیدم که سالهاست تو چشمایِ هیچ کدوم از اینا ندیدم... لیلا تو با ماها فرق داری، تو پاکی، پاک. لیلا... لیلا... گوشام به شنیدن این اسم عادت نداشت، هویتی نداشتم، اصلاً لیلا محمد کیه؟ با گرمای دست نجمه، به سوله برگشتم. فقط تونستم از خدا تشکر کنم که حواسش بهم بوده و نجمه رو سر راهم گذاشته. دستی رو شونه‌ام انداخت و منو تو بغلش کشید. - ازت یه سوالی می‌پرسم، واقعیتِش رو بهم میگی، باشه؟ تو چشماش، حس مادری رو میشد دید. انقدر جدی نگاهم کرد که به خودم قول دادم بهش دروغ نگم. - تو ازدواج کردی یا ... ؟ لبخند تلخی رو لبام نشست. نمیدونم چرا دلم میخواد بهش اعتماد کنم: - من ازدواج کردم، شوهر دارم. #نویسنده_نجوا #کپی_ممنوع_پیگرد_قانونی_دارد
درمان قطعی ریزش مو طی هشت روز کشف شرکت دانش بنیان ایرانی در آنتن زنده شبکه ســـه ســیــمــا!!😳😳 ویدیو داخل لینک را حتما مشاهده کنید تا با تاثیرات عجیب این روش درمانی آشنا شوید 👨‍⚕👨🏻✨🩺 بـیـش از ۳۰هـــزار خـانم و آقـا از این روش معجزه‌_آسا نتیجـه گرفتن 😍 روی لینک زیر کلیک کنید😃👇 https://www.20landing.com/173/1492 https://www.20landing.com/173/1492 با تخفیف ۵۰ درصد به مدت محدود 🤑
🦋 ࿐ྀུ✿❥━━━━━━━━━━━━🦋 #شـاهـدخـت #پارت_660 نجمه، رد نگاه زن‌ها رو گرفت. برگشت و من‌و پشت سرش دید. - باشه... باشه شما نگران نباشید، بهش گفتم‌ دم پَرتون نشه. زن‌ها از اطرافش پراکنده شدن. - ببخشید نجمه خانم، نهار رو کی میدن؟ به ساعت بزرگی که رو دیوار بود نگاهی انداخت: - دیگه وقتشه، خودشون اعلام میکنن. برگشتم و چمدون رو زیر تخت گذاشتم، نشستم و مشغول تماشای اطراف شدم. از این همه زن به جز من کسی ناراحت نبود. همه‌شون میگفتن و می‌خندیدن. چه زود با محیط جوش خوردن!! انگار نه انگار که برای همیشه محکوم به حبس تو این کمپ و کار تا آخر عمر بودن. یکی از دخترا برای هر تخت یه بالش کوچیک آورده و رو تخت‌ها می‌‌انداخت. دراز کشیدم و سرم‌و رو بالش گذاشتم‌‌، بالش مثل سنگ سِفت بود. باز رفتم تو فکر و خیال..... هیچ وقت فکر نمی‌کردم رسیدن به سعید آخرش این باشه! خدا بعضی وقتا امتحان‌هایِ سختی از آدم میگیره. من از پسِ این امتحان بَرنمیام. اگه سرما و کار و گرسنگی من‌و نکشه، حتماً دلتنگی برای عزیزانم من‌و از پا درمیاره. قلبی که باهاش عاشق سعید شدم، تیکه پاره شده و دیگه به درد نمیخوره. به این باور رسیدم که قرار نیست دیگه حالم خوب باشه. با دیدن اینجا فهمیدم فقط یه جهنم وجود داره. همین که الان دارم توش دست و پا میزنم. هم‌صحبت مَحرمی ندارم تا راز دل فاش کنم. چرا هرچی حرفِ بیشتری تو دلت باشه، صحبت کردن هم سخت‌تر میشه؟ من آدمِ این حرفا نبودم که با کسی درد و دل کنم، ولی الان واقعاً احتیاج داشتم. اگه قویترین، باهوش‌ترین، محکم‌ترین آدم دنیا هم باشی، گاهی نیازمند یه ناجی هستی که به موقع برسه و نجاتت بده.. حالا من تو این شرایط هستم. زندگیم به ایستگاه پایانی رسیده، پایانی تو‌ام با تاریکی و سکوت غمناک. - وقتی گریه میکنی خیلی شکسته به نظر میرسی. با صدایِ نجمه چشمامو باز کردم. اشکام کناره‌ی کلاه رو خیس کرده بود. تو تخت نشستم و سرم رو پایین انداختم. اون چی میدونه؟ چی میدونه من دارم چه دردی رو تحمل میکنم و دم نمی‌زنم!! - اگه... اگه گریه نکنم، میمیرم. آروم‌ هق زدم: - قلبم داره می‌ترکه نجمه خانم، تا کی باید این وضعیت رو تحمل کنم؟ دلتنگم. #نویسنده_نجوا #کپی_ممنوع_پیگرد_قانونی_دارد
「 بہ‌ نـام‌ آݩ‌ کھ‌ جانـم‌‌ در‌ دسـت‌ اوسـت 」 #بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــم 🌸 ِ
آب‌نبات میقولم 🍭 #گیف 🐣 باپستاش‌ضعـف‌میکنی😻👇 🇯‌🇴‌🇮‌🇳•°○● @voroojaak

مشاهده در ایتا

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ورود به کانال ایتا
تبلیغ کانال ایتا