کانال ایتا متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی

این کانال توسط یکی از دوستداران حجت الاسلام و المسلمین میرزامحمدی اداره میشود.

لینک کانال رو از پای پست ها پاک نکنید لطفا


تبلیغات در راستای موضوع کانال پذیرفته میشود
آیدی بنده
@sobbohsobboh110

ورود به کانال

ورود به نسخه وب

مطالب کانال ایتا متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی

السلام علی الطِّفلِ الرَّضیعِ المَرمِیِّ الصَّریعِ (کودک شیرخواره تیر خورده ضربت خورده) المُتَشَحِّطِ دَما (به خون تیپده) المَذبوحِ بِالسَّهمِ فی حِجرِ أبیهِ ( و در دامان پدرش، با تیر، سر بُریده شد) سکینه بنت الحسینِ میگه سهمیه ی آب توی خیمه ما بچه ها تمام شد غروب تاسوعا بود. با خودم گفتم برم خیمه ی عمه جانم زینب جایگاه زینب رو در بین بچه ها ببین هر کی به گرفتاری می افته میره سراغ زینب حتی خود حسینم همینجوره هر چی ناله زن و بچه ها توی خیمه بلند می شد ابی عبدالله اول زینب رو صدا می زد امان از دل زینب اومدم توی خیمه عمه جانم زینب بلکه بتونم به توسط عمه جانم تشنگیم رو رفع کنم دیدم عمه ام داداش شیرخواره ام رو بغل گرفته از مادرا می پرسم این بچه عوضِ اینکه بغل رباب باشه چرا بغلِ زینبه؟؟؟! من اینجوری می فهمم یعنی مادرش هم نتونسته ساکتش کنه همه برا رفع گرفتاریشون میاند سراغ زینب دیدم داداشمو بغل گرفته متوجه حضور من توی خیمه نشد دیدم هی بلند میشه هی میشینه هی میگه إصبر صبراً یابنَ أخی صبر کن الان خودم میدم برادرم ببره سیرابت کنه الله اکبر مگه توی خیمه ها چقدر قحط آب شده که حتی یه جرعه هم برا شیرخواره رباب نداره پشیمون شدم بلافاصله از خیمه عمه ام بیرون اومدم وقتی دیگه اینجوری دیدم حالِ عمه ام رو دیگه صحبتی از عطش نکردم فقط اومدم به عموم گفتم عمو داداشم داره میمیره این بچه از غروب تاسوعا بغلِ زینبه تا عصر عاشورا دیدند ابی عبدالله داره استغاثه میکنه هل من ذابٍّ یذبُّ عن حرم رسول الله یه نگاه کرد دیده دیگه یه دونه هم براش یار باقی نمونده همه ی یاراش روی زمین افتادند برا خودش نگفت فرمود کیه که از حرم پیغمبر دفاع کنه اینجا بود صدای ضجّه از خیمه ها بلند شد فارتفعت اصوات النساء بالعویل یه مرتبه حسین شنید زنها دارند جیغ می زنند ضجّه می زنند بلافاصله استغاثه اش رو ترک کرد اومد سمت خیمه ها فَنادیٰ یا زینب چه خبره خواهرم الله اکبر توی خیمه ها مگه چه خبره که همه دارند اینجوری بی قراری می کنند فرمود ناوِلینی وَلَدیَ الصَّغیر این بوه شیرخواره ام رو بده ، من میخوام باهاش وداع کنم بچه رو که از خواهر گرفت تعبیر لهوفه نگفت رباب بچه ام رو بده بچه رو از خواهر گرفت رباب اونجا بود نمی دونم تا بچه رو داد بغل ابی عبدالله گفت داداش سه روزِ این بچه آب نخورده الله اکبر ما کجا اینو می فهمیم بگیر اینو سیرابش کن آورد وسط لشگر آی قوم قَتَلتُم شیعَتی و اهلَ بیتی فقط بَقیَ هذا الطفل اما ترونه کیف یتلظّیٰ عطشا ببینید از شدت عطش لبهاش رو داره باز و بسته می کنه مرحوم سید می نویسد فَبَین ما یُخاطِبُهُم یعنی هنوز حرف حسین تموم نشده بود دیدند چنان با تیر گوش تا گوش علی اصغر دریده شد حسین #روضه_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام #شب_هفتم_محرم ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
السلام علی الطِّفلِ الرَّضیعِ المَرمِیِّ الصَّریعِ (سلام برآن کودک شیرخواره تیر خورده ضربت خورده) المُتَشَحِّطِ دَما (به خون تیپده) المَذبوحِ بِالسَّهمِ فی حِجرِ أبیهِ ( و در دامان پدرش، با تیر، سر بُریده شد) #روضه_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام #شب_هفتم_محرم ✍کانال متن روضه های میرزا @rozehayemirza_matn
#روضه_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام #شب_هفتم_محرم السلام علی الطِّفلِ الرَّضیعِ المَرمِیِّ الصَّریعِ المُتَشَحِّطِ دَما این سلام زیارت ناحیه ست، سلام بر اون کودک شیرخواره ای که با تیز زدنش، یه دونه تیر بهش اصابت کرد اما همه ی پیکرش آغشته به خون شد، المَذبوحِ بِالسَّهمِ فی حِجرِ أبیهِ تو بغل باباش سرش رو بریدند الله اکبر تیز زدن اما تعبیر روایات اینه؛ فَذُبِحَ مِنَ الاُذُنِ اِلی الاُذُن کی زد؟ وَ لَعَنَ اللهُ رامِیَه حَرمَلةُ بنُ کاهِلِ الأسَدی ▪️پدر گردنش کج ،پسر گردنش کج.... ▪️چقدر این دو از هم خجالت کشیدن ▪️لب کوچکش خشک و حلقوم او خشک ▪️چه راحت گلوی علی را بریدند این تنها شهیدیه که نتونست رجز بخوانه لذا بزرگان مراجع ما مثل مرحوم آیت‌الله میرزای قمی روضه خون دعوت میکردند کل ده روز رو میگفتند روضه ی علی اصغر بخوان، آقاجان، اینهمه روضه تو مسائل کربلا، میفرمود میدانم اما این شهیدیه که زبون نداشت خودشو معرفی کنه، رجز نتونست بخونه، تا تیر رو زدند یه لحظه ی ابی عبدالله دید بند قنداقه رو پاره کرد عجب تیری بود نه تنها ، فَذُبِحَ مِنَ الاُذُنِ اِلی الاُذُن ابی عبدالله دید تیر از گلو عبور مرد به شانه ی حسین.... ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
#روضه_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام #شب_هفتم_محرم السلام علی الطِّفلِ الرَّضیعِ المَرمِیِّ الصَّریعِ المُتَشَحِّطِ دَما ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
#روضه_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام #شب_هفتم_محرم السلام علی الطِّفلِ الرَّضیعِ المَرمِیِّ الصَّریعِ (کودک شیرخواره تیر خورده ضربت خورده) المُتَشَحِّطِ دَما (به خون تیپده) المَذبوحِ بِالسَّهمِ فی حِجرِ أبیهِ ( و در دامان پدرش، با تیر، سر بُریده شد) حالا باید بلند شه فَرَمٰاهُ حَرمَلةُ بنُ کاهِلِ الأسَدی سهم من همین دو بیت باشه شب هفتم این روضه شب باب الحوائجِ از اون روضه هایی که برا بعضیا مثل سید حیدر حلی ها ایجاد تشرف کرد به محضر امام زمان ، روضه شیرخواره ی حسینِ 🔻سه غم آمده بر دلم، هر سه یکبار حسین داره میگه 🔻سه بار پیاپی مصیبت کشیدم هم سه غم و هم سه تا مصیبت رو بشنو 🔻سه غم آمده بر دلم، هر سه یکبار 🔻سه بار پیاپی مصیبت کشیدم سه غم کدومه 🔻هم از حنجره تو هم از خواهر تو 🔻هم از مادر تو خجالت کشیدم حالا سه تا مصیبت رو گوش بده 🔻خودم قبر کندم.... فحفر بجفن سیفه 🔻...خودم دفن کردم 🔻خودم تیر را از گلوی تو کشیدم حسین...... ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
#روضه_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام #شب_هفتم_محرم از اون روضه هایی که برا بعضیا مثل سید حیدر حلی ها ایجاد تشرف کرد به محضر امام زمان ، روضه شیرخواره ی حسینِ 🔻سه غم آمده بر دلم، هر سه یکبار 🔻سه بار پیاپی مصیبت کشیدم ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
#شب_هفتم_محرم #روضه_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام السلام علیک یا اباعبدالله مثل امروزی عمربن حجاج زبیدی، وارد کربلا شد، ماموریتش هم بستن شریعه ی فراته، با پنج هزار سرباز، شریعه رو به روی ابی عبدالله و بچه هاش بست ، با کمال جسارت، اومد سمت خیام حسینی، فریاد می‌زد حسین، یه قطره از این آب فراتم نمیزارم بهت برسه، از امشب دیگه برا آوردن آب، قمر بنی هاشم و علی اکبر جنگیدند رفتند از فرات مشکها رو پر از آب کنند، یعنی از امروز دیگه قحط آبه، آب تو کربلا جیره بندی شده، الله اکبر، تو اون گرمای طاقت فرسا، اونم از امروز تا روز عاشورا، ▪️تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل... خیمه هام که کنار فرات بنا نشده بود لذا میرفتند ۲۰ تا ، ۲۰ تا مشکو پراز آب میکردند، می آوردند توی خیمه ها، حتی تو بعضی نقل‌ها داره مشکها رو که تو خیمه ی بچه ها آویزان کردند، بُرِیر میگه من خودم آوردم یه دونه از این مشکها رو، بچه ها انقده تشنه بودند آویزان از مشک شدند، آب مشک رو زمین خیمه ریخت دیدم برای اینکه هدر نره آب، دارند رو خاکها خودشونو میغلطونند، شکمهاشونو به خنکی آب و خاک میزنند، بلکه رفع عطش بشه، شب عاشورا سکینه ی بنت الحسین میگه سهمیه ی آب ما تو خیمه تمام شد روم نشد بیام به بابام بگم گفتم میرم خیمه ی عمه جانم زینب، حتما عمه برام یه راه چاره ای داره، اومدم صحنه ای دیدم پشیمون شدم بگم، تشنمه، دیدم عمه برادرم علی اصغر رو بغل کرده، هر کاری میکنه داداشم آرام نمیگیره، عمه هی رو زمین مینشینه هی بلند میشه هی مضطرانه میگه یَابنَ اَخِی، اِصبِر، پشیمون شدم که به عمه بگم تشنمه، یه مرتبه پدرم ابی عبدالله وارد خیمه شد این اضطراب عمه رو که دید این بچه رو از عمه گرفت دیدم داداشم داره زبونش رو دور لبهاش میچرخونه، بلکه با تریِ زبان، بتونه قدری رفع عطش کنه، الله اکبر، دیدم بابام علی رو بغل گرفت زبان خودشو گذاشت تو کام دهان علی، دیگه بعد از این ندیدم داداش علی، زبونشو بیرون بیاره، یعنی ابی عبدالله با این کار با شیرخوارشم داره نشون میده زبانتو دور دهان و لبهات نچرخون علی جان خدا رحمت کنه استاد ما رو میفرمود روز عاشورا اولین کسی ک جلو خیمه ها مقابل ابی عبدالله قرار گرفت سکینه بود چقدر این خانوم عقیله ست میدونه جلوتر اومده، باباش از رباب خجالت نکشه. من ندیدم رباب اومده باشه بیرون، سکینه جلوتر آمد دید بابا داره میاد علی رو هم داره میاره، اما چه آمدنی، قنداقه غرق خون، بابا مضطر ، تیر رو اگه بیرون بیاره سر جدا میشه، تیر رو بیرون نیاره، چکنه با علی، این بچه رو رو دست بگیر ، دو دست بگیرش، ببین چه کردن با این تیری که زدن، ▪️روی این دستم تنش ▪️بر روی این دستم سرش ▪️آه بفرستم کدامش را برای مادرش... حسین.... ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
#شب_هفتم_محرم #روضه_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام السلام علیک یا اباعبدالله مثل امروزی عمربن حجاج زبیدی، وارد کربلا شد، ماموریتش هم بستن شریعه ی فراته ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
سنجاق پیغام
روضه ها و مناجات های #شب_هفتم_محرم 👇
#شب_ششم_محرم #روضه_حضرت_قاسم_بن_حسن_علیه_السلام ▪️می رود مایه دلگرمی لشکر باشد ▪️بی زره آمده تا حیدر دیگر باشد ▪️سیزده بار زمین مقدم او بوسیده ▪️دود اسپند بلنداست و خبر پیچیده *چه خبره؟* ▪️شیر بی واهمه تا مرز جنون می آید ▪️قاسم بن الحسن از خیمه برون می آید ▪️می رود با رجزش از پدرش یاد کند ▪️می رود کرب و بلا را حسن آباد کند *چه رجزی خوند؟ ▪️إن تُنكـرونی فأنـا ابـن الحـسن ▪️سِبْطُ النَّبِىِّ الْمُصْطَفَى و الْمُؤْتَمَن ▪️مثل عباس که دور و بر مولا کم نیست ▪️قاسمی هست حسین بن علی تنها نیست ▪️همه دیدند به دستش شده شمشیر بلند ▪️می شد از گوشه خیمه دم تکبیر بلند ▪️میزند ضربه همه از روی زین می افتند ▪️ازرق است و پسرانی که زمین می افتند ▪️پهلوانی است سراسیمه فقط می آید ▪️دید این ازرق شامی است وسط می آید چارتا پسراشو دورش حلقه کرد با چه تبختری داره می آید ▪️چه می آید سر این طفل،خدا می داند ▪️مادرش آن طرف خیمه دعا میخواند ▪️حربه ای زد به عدو تا که سر او چرخید ▪️وسط دشت چنان نعره حیدر پیچید ▪️و اذا زلزلت الارض بلا نازل کرد ▪️ازرق و چهار پسر را به درک واصل کرد ▪️این حسن زاده عجب جنگ نمایانی کرد ▪️بعد اکبر خودمانیم چه طوفانی کرد دیدن اینجوری حریفش نمیشن،یه عده رو عمرسعد اجیر کرده بود؛برا ساعت مبادا،اینا نگه داشته بود به عنوان تیر آخر ازشون استفاده کنه،اگه می دید جنگ تن به تن باشمشیر و نیزه جواب نمیده سنگ اندازا رو صدا میزد ▪️تیغ ها قاتل آن جسم نحیفش نشدند ▪️پهلوانان عرب نیز حریفش نشدند ▪️آخرش دست به آن قائده جنگ زدند ▪️تاکه میشد به تن بی زرهش سنگ زدند ▪️چه می آید سر این طفل خدا می داند ▪️مادرش آن طرف خیمه دعا میخواند وقت گذشته دلتم آماده است برم قسمت آخر ▪️قسمت آخر جنگ است خدا رحم کند ▪️دستهاشان پر سنگ است خدا رحم کند اینقدر این آقا زاده خشکل بود، که نوشتند کأنّه فَلقَةُ قَمَر انگار یه ماه پاره داره میاد میدون، خوب چیکارکردند با این صورت زیبا ▪️سنگ زد روی تماشایی او ریخت به هم ▪️نیزه ای آمد و زیبایی او ریخت به هم بعضیا گفتن یه ظالمی چنان با شمشیر به فرقش زد "فَوَقَعَ الغُلام لِوَجهِه" دیدند این آقازاده با صورت به زمین افتاد ... خوب تصور کن، اینقده دورش حلقه زدند، ابی عبدالله دید یه نقطه پر از گرد و خاکه "سراسیمه خودشو رساند چه خبره اینجا؟سواره ها دورش کردند ... حسین .... نه نه ، یه حسین بگو به این انگیزه،صدای این نوجوون سیزده ساله در نمی اومد اگرچه گفت یاعَمّاه اما از زیر سم مرکب ها، از اون هیاهو صدا نمیدونم میرسید یا نه؟؟؟ تو یه حسین بگو صدای این یتیم به امام حسین برسه ... حسین .... رسمه تو مراسم قاسم مجلس رو گل بارون میکنن ... امشب خیلی جاها گل اینجای روضه که میشه گل میریزند،اما بگم کربلا چی شد؟ ▪️جای گل هر چقدر تیغ به بازوش زدند ▪️گفت یا فاطمه و نیزه به پهلوش زدند بقیه اش بمونه ابی عبدالله از این ازدحام ، از این حمله دسته جمعی بلافاصله خودشو رسوند؛ مهلت نمیداد، چون میدونست اینجا اگه یه لحظه تعلل کنه بدن رو قطعه قطعه میکنند، به میمنه و میسره شمشیر میزد بلکه دور بدن قاسم رو خلوت کنند، حمیدبن مسلم میگه من اونجا بودم تا گردوخاک فروکش کرد، تو همون گردوغبار دیدم حسین اومده بالا سر قاسم "فَوَقَعَ صَدرَه عَلی صَدرِه، این سینه اش رو گذاشت رو سینه قاسم، اما دیدند این یتیم داره پاهاشو رو زمین میکشه... آی حسین ... ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
#شب_ششم_محرم #روضه_حضرت_قاسم_بن_حسن_علیه_السلام ▪️می رود مایه دلگرمی لشکر باشد ▪️بی زره آمده تا حیدر دیگر باشد ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
سنجاق پیغام
#شب_ششم_محرم #روضه_حضرت_قاسم_بن_حسن_علیه_السلام #روضه_امام_حسین_علیه_السلام #شب_جمعه شبِ زیارتیِ مخصوص ابی عبدالله است. کل دهه محرم یک طرف امشب یک طرف. امشب همه ی انبیا اوصیاء ‏اولیا ملائکه می آیند کربلا. مادرش فاطمه هم می آید کربلا. چه خبر است امشب؟ روایات ما فرمودند : ان الله ‏یزورُ الحسین فی کل لیلةِ الجمعه، ی عنی امشب خدا هم زائر حسین است. اول برویم کربلا از محضر ارباب این ‏کربلا اجازه بگیریم ، با مادرش قدری هم ناله بشویم . بعد روضه ی یتیم امام حسن را برای حضرت بخوانیم. ‏ ▪️چقدَر نام تو زیباست ابا عبدالله ▪️حَرَمت عرش مُعلاست اباعبدالله . ▪️زائر کرب و بلا حق شفاعت دارم ▪️قطره در کوی ‏تو دریاست اباعبدالله. ببین اگر اینجوری هست شکرش را بجا بیاور که نام اربابت را میبرند سلام به اربابت ‏میکنی ببین اگر اشکت جاری میشود شکرش را بجا بیاور . ▪️هرکسی داد سلامی به تو و اشکش ریخت ▪️او نظر ‏کرده ی زهراست اباعبدالله آماده ای سلام بدهی یا نه؟ السلامُ علی الحسین و علی علی ابن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب ‏الحسین ▪️ما که باشیم که سنگ تو به سینه بزنیم آقا جان ما کجا و دم زدن از تو کجا؟ ▪️ما که باشیم که ‏سنگ تو به سینه بزنیم ؟ ▪️سینه زن زینب کبراست اباعبدالله حالا که رفتی کربلا بسم الله. ▪️مادرت گفت بُنَیَّ ‏دل ما ریخت بهم ببین میشنوی صدای مادرش را؟ ▪️مادرت گفت بُنَیَّ دل ما ریخت بهم ▪️بردن نام تو غوغاست ‏اباعبدالله اسمش را ببر ببین چه غوغایی تو دلت بپا میشود؟ حسین جان.... حیف حنجره هایت خرج ابی ‏عبالله نشود حسین جان.‏..... آمد خدمت ابی عبدالله یتیم امام حسن اجازه بگیرد، بوی امام حسن می دهد . یادگار آن برادر مسمومش است. ‏ نوشتند عمو و برادرزاده هردو بغل کردند همدیگر را. آنقدر گریه کردند که از حال رفتند. بعضی ها نوشتند ‏هرچه تلاش کرد ابی عبالله اجازه ی میدان رفتن نداد. مادرش کربلا بود . بلافاصله آمد تو خیمه ، آن یادگار ‏پدر را برای ابی عبدالله آورد. عمو اگر اجازه نمی دهی بروم میدان ببین نامه ی بابایم حسن را، ابی عبدالله تا ‏دستخط برادر را دید گذاشت روی چشمهایش بوسه زد. یادش بخیر مادوتایی کنار پیغمبر می رفتیم. یادش ‏بخیر دوتایی خواهرمان را می بردیم حرم پیغمبر. یادش بخیر محضر مادر باهم خط می نوشتیم. باهم برای مادر ‏گریه کردیم ، من صورت به کف پای مادر گذاشتم داداشم صورت رو سینه ی زخمیِ مادر گذاشت. دوتایی ‏دم در بدنمان می لرزید. نامردها هم بابایم را می بردند هم مادرمان را می زدند. خاطرات یادآوری شد. ‏... نامه را بوسید و گریه کرد. قاسم ابن الحسن هم تو همین فرصت خم شد دست و پای عمو را بوسید. عمامه ‏ی امام حسن را بست دور سر قاسم. یتیم برادر را راهی میدان کرد . تا آمد رجز بخواند این جوری رجز خواند. ‏ ان تُنکِرونی أنا ابن الحسن سبطُ النبی المصطفی المُعتمل هذا حسینٌ کَلاسیر المرتحم ، این عموی من ‏است که محاصره اش کردید ، یک جوری میمنه و میسره ی لشکر را بهم ریخت محاصره اش کردند دیدند ‏حریف یتیم اما حسن نمی شوند سنگ اندازها آمدند جلو آنقدر یتیم امام حسن را با سنگ زدند . قدرت دیدش ‏را گرفتند. یک نانجیبی چنان با شمشیر به فرقش زد با صورت از مرکب به زمین افتاد. عمو را صدا زد. ابی ‏عبدالله به سرعت آمد بالاسر قاسم. اینجا چه اتفاقی افتاد؟ نمی گویم رد می شوم. دید پاها دارد روی زمین ‏کشیده می شود . چه کرد؟ وَضَعَ صَدرَهُ علی صَدرِه. سینه اش را گذاشت رو سینه قاسم. یا صاحب الزمان یک ‏جا دیگر این سینه سنگین شد ، اینجا بدن قاسم را گذاشت رو سینه ی مبارک ، ها فهمیدی کجا بردمت یا ‏نه؟ ‏ ساعتی نگذشت دید سینه ی مبارک خودش سنگین شده. چشمان غرق خونش را باز کرد ، دید و الشمرُ ‏جالسٌ علی صَدره. حسین.... ‏ ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
#شب_ششم_محرم #روضه_حضرت_قاسم_بن_حسن_علیه_السلام #روضه_امام_حسین_علیه_السلام #شب_جمعه شبِ زیارتیِ مخصوص ابی عبدالله است. کل دهه محرم یک طرف امشب یک طرف. امشب همه ی انبیا اوصیاء ‏اولیا ملائکه می آیند کربلا... ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
#شب_ششم_محرم #روضه_حضرت_قاسم_بن_حسن_علیه_السلام #روضه_امام_حسین_علیه_السلام بسم الله الرحمن الرحیم «السلام علی القاسم بن الحسن ابن علی بن ابی طالب المضروب هامَتُه (سلام بر آن شهیدی که با شمشیر به فرق مبارکش زدند) آمد خدمت ابی عبدالله، هرچه تلاش کرد اذن میدان بگیره ابی عبدالله اجازه نداد. به بعضی نقل‌ها فرمود:«در شماها برادر حسنم را می‌بینم .مایه تسلای دلم هستید کجا بذارم برید؟!»اجازه نداد. بعضی‌ها نوشتند: اومد تو خیمه سر به زانو گذاشت شروع کرد به گریه کردن؛ یه مرتبه یادش افتاد یه بازوبندی از باباش امام حسن براش ارث مونده. اینو باز کرد و دید بابا چند جمله اونجا نوشته:«پسرم اگه رفتی کربلا و امام حسین اجازه نداد بری میدان ، این دست خط را بهش نشان بده» تا اومد این نوشته را نشان داد؛ ابی عبدالله یاد امام حسن افتاد. یه چیزی میگم و رد میشم این دو برادر در کودکی خاطرات شیرینی نداشتند یا بهتره بگم خاطرات شیرینشون کمتر از خاطرات تلخشان بود... سنی نداشتند پیامبر را از دست دادند، چیزی از شهادت پیغمبر نگذشت جلوی چشمشون مادرشون رو زدند تا ابی عبدالله نگاهش به دست خط برادر افتاد بوسید، گذاشت روی چشم شروع کرد گریه کردند... نوشتند دست قاسم را گرفت و آورد توی خیمه، عباس را صدا زد، زینب هم صدا زد. فرمود خواهرم اون صندوقچه را بیار زینب کبری سال‌ها امانت‌دار این یادگاری برادر بوده ؛ در صندوق را باز کردند. عباس هم نمی‌دونه چه خبره دید ابی عبدالله قبای امام حسن را بیرون آورد، عمامه امام حسن را بیرون آورد. عمامه را بست رو سر قاسم... تا این لباس را به تنش کرد مقاتل نوشتند اهل خیمه شروع کرد گریه کردن ... هنوز که خبری نبود اومد وسط لشکر، رجزش رو خوند، نوشتند ۳۵ نفر را به درک واصل کرد. دشمن متحیر... اینی که حتی زره نداره چه جوری داره تار و مار می‌کنه!! اولین کاری که کردند سنگبارونش کردند هر شب ما با این کار داریم جوری سنگبارونش کردند که حضرت توی این محاصره گیر افتاد یک نانجیبی چنان با شمشیر به فرقش زد.. اینجا بود با صورت به زمین خورد عمو را صدا زد... ابی عبدالله با سرعت خودش را رساند دید ظالمی بالا سر اومده برای چی ابی عبدالله با عجله آمده ؟ چون نوشتند نشسته بود سر قاسم را زنده زنده جدا کنه. ابی عبدالله اومد بالا سرش، این شهید هم نگذاشت ، زنده زنده به دست دشمن ذبح بشه . می‌خوام گریزی به دیشب بزنم: اما توی گودال نتونست کاری کنه برای برادر ۱۱ ساله اش... زنده زنده جلوی چشم ابی عبدالله حرمله، عبدالله رو ذبح کرد ... حسین... ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
#شب_ششم_محرم #روضه_حضرت_قاسم_بن_حسن_علیه_السلام #روضه_امام_حسین_علیه_السلام بسم الله الرحمن الرحیم «السلام علی القاسم بن الحسن ابن علی بن ابی طالب المضروب هامَتُه ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
#شب_ششم_محرم #مناجات_امام_زمان_علیه_السلام #روضه_امام_حسین_علیه_السلام #روضه_حضرت_قاسم_بن_حسن_علیه_السلام بسم الله الرحمن الرحیم ▪️نه صبر به دل مانده ،نه درسینه قرارت (۲) ▪️بگذار چو آتش ز جگر ،شعله بَر آرَم ▪️گر زحمتت افتد که نهی پای به چشمم ▪️بگذار که من چشم به پایت بگذارم ▪️ای منتظر منتظران،یوسف زهرا ▪️پاییز شده بی گل روی تو بهارم ▪️حیف از تو عزیزی که مَنَت یار بخوانم(۲) ▪️اما چه کنم غیر تو غمخوار ندارم یابن الحسن.... روز ششم هست آقاتو صدا نمیزنی یابن الحسن.... السلام علی ساکن تربة الزّاکِیَه السلام علی صاحب القُبَّةِ السّامیَه کانَّ دیدن حرم ابی عبدالله شده عین دیدن خود امام زمان فقط دل هامون رو باید ب این سلام ها خوش کنیم السلامُ عَلی مَنِ افتَخَرَ به‌‌ جبرائیل أَلسَّلامُ عَلى مَنْ ناغاهُ فِی الْمَهْدِ میکآئیل آقایی که گهواره جنبانش جبرائیل ومیکائیل بوده بدنش زیر آفتاب گرم کربلا افتاده السلامُ عَلی البَدَنِ السَّلیب اقاییکه صورت مبارکش بوسه گاه پیغمبراکرم بوده حالا تربت کربلا داره به اون صورت بوسه میزنه السلام علی الخدِّ التَّریب أَلسَّلامُ عَلَى الْمُغَسَّلِ بِدَمِ الْجِراحِ السلام عَلی القاسم بن الحسن ابن علی بن ابیطالب... ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
#شب_ششم_محرم #مناجات_امام_زمان_علیه_السلام #روضه_امام_حسین_علیه_السلام #روضه_حضرت_قاسم_بن_حسن_علیه_السلام بسم الله الرحمن الرحیم ▪️نه صبر به دل مانده ،نه درسینه قرارت (۲) ▪️بگذار چو آتش ز جگر ،شعله بَر آرَم ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
#شب_ششم_محرم #روضه_حضرت_قاسم_بن_حسن_علیه_السلام #روضه_امام_حسین_علیه_السلام السلام علیک یا اباعبدالله ▪️هر کسی رو به تو آورد جهان آرا شد ▪️مورد مرحمت انسیة الحوراء شد ▪️کودکی بودم و با اسم تو مأنوس شدم ▪️پایِ عشقت به سُویدای دل من وا شد آقاجان ▪️هر که نوکربه کسی گشت همان نوکر ماند اما ▪️هر کسی نوکر دربار تو شد آقا شد ▪️ریزه خواران سرسفره ی تو شاهانند ▪️آرزومند گدایی درت موسی شد وقتی خبر دار شد خدا به این امت ، عاشورا داده، موسی بن عمران ، پرسید یا رب ، وَ مَا العاشورا، ندا اومد البُکاء وَ التَّباکِی عَلی وَلَدِ المُصطَفیٰ، ای جناب موسی عاشورا یعنی گریه کردن بر حسین پیغمبر، بعد فرمود گریه کن بر حسین، حَرَّمتُ جَسَدَه عَلَی النّار آقاجان ▪️تو نگاهم نکنی دربَرِ مردم هیچم ▪️نگهت عزت دنیای من و عقبی شد ▪️سینه زن های تو در رتبه همه سلطانند ▪️این مقامیست که با دست علی امضا شد ▪️گریه کردن به شماروزی هر چشمی نیست ▪️این متاعیست که در عالم زَر اهدا شد ▪️هیچکس از لبخشکیده ی تو نَه نشنید صداش دیگه جوهره نداشت لبهاش مثل دو چوب خشک بهم میخورد ▪️هیچکس از لبخشکیده ی تو نَه نشنید ▪️نظر لطف شما شامل نوکر ها شد شب عاشورا صحبتاشو کرد فرمود از این تاریکی استفاده کنید و برید دل همه زیر و رو شد مولای ما چرا اینجوری میگه، حتی نوشتند چراغها رو کمتر کرد اگه کسی میخاد بره خجالت زده ی حسین نشه. گریه ها کردند بیعتشون رو تجدید کردند اظهار ارادت کردند بعد حضرت فرمود بدانید فردا هممون کشته میشیم یتیم امام حسن بلند شد گفت عمو، منم کشته میشم یا نه؟ ابی عبدالله فرمود اری، اما اول بگو ببینم مرگ نزد تو چگونه ست فرمود اَحلیٰ مِنَ العَسَل، سیدالشهدا فرمود اِیْ والله بخدا قسم تو هم کشته میشی ، بعد یه تعبیری به کار بردند ، فرمودند قاسمم نه تنها تو کشته میشی بلکه شیرخواره ام هم رو میکشند، آنقدر این کودک سيزده ساله ترسید گفت یعنی عمو، اینها پاشون به خیمه ها هم میرسه؟ های حسین.... ابی عبدالله اینجا یه تعبیری دارد فرمودند آری، تو هم فردا کشته میشی بَعدَ عَن تَبلُوا بِبَلاءٍ عَظیم ، منظور سیدالشهدا چی بود؟ خیلیا اینجا حرف ها زدند اما فهمش میره برای قیامت حسینش خودش ذبح عظیمه، اما به قاسم میگه بلاء عظیم، شاید همون اتفاقی که اشاره کردند چنان با شمشیر به فرقش زدند عبارت زیارت ناحیه اینه فَفَلَقَ رَأسَه سر قاسم کاملا شکافته شد، وَ وَقَعَ عَلیٰ وَجهِه عَلی التُّراب، از مرکب چنان با صورت به زمین خورد... حسین.... ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
#شب_ششم_محرم #روضه_حضرت_قاسم_بن_حسن_علیه_السلام #روضه_امام_حسین_علیه_السلام السلام علیک یا اباعبدالله ▪️هر کسی رو به تو آورد جهان آرا شد ▪️مورد مرحمت انسیة الحوراء شد ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
#شب_ششم_محرم #مناجات_امام_زمان_علیه_السلام #شب_جمعه #روضه_امام_حسین_علیه_السلام اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ الحَمدُ لِلَّه رَبِّ العَالَمِین وَ الصَّلاة وَ السَّلامُ عَلیٰ سَیّدِ الاَنبیاءِ وَ المُرسَلِین حَبیبِ اِلٰه العَالَمِین اَبِی القاسِم المُصطَفیٰ مُحمَّد وَ عَلیٰ اَهلِ بَیتِهِ الطَّیّـِبینَ الطَّاهِرینَ المَعصُومِینَ المُکـَرَّمِین لاسِیَّما بَقیَّةِ اللهِ فِی الاَرَضِین رُوحِی وَ اَرواحُ العَالَمِینَ لِتُرابِ مَقدَمِهِ الفِداء وَ لَعنَةُ اللهِ عَلیٰ اَعدائِهم اَجمَعین اللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً ▪️چه می‌شود که سرانجام آن زمان برسد ▪️و قطره نیز به دریای بی‌کران برسد ▪️محرم است بیا تا که چشم مرده ی ما ▪️برای گریه در این روضه ‌ها به جان برسد ▪️چقدر نزد تو با آبروست دستی که ب▪️رای خرجیِ این ماه بر دهان برسد ▪️شبیه فاطمه خوشحال می‌شوی وقتی... کی؟ ▪️شبیه فاطمه خوشحال می‌شوی وقتی ▪️برای مجلس جد تو میهمان برسد ▪️به کربلای شبِ جمعه ات ببر ما را ▪️خبر رسیده قرار است ساروان برسد ▪️به عرش می‌رسد آقا صدای ناله ی تو ▪️اگر به روضه ی گودال، روضه خوان برسد ▪️به خاک پیکر او و اما رأس او قرار شده ▪️به شمر و حرمله و خولی و سنان برسد حسین.... ▪️روضه نمی خواهد تنی که سر ندارد ▪️قربان آن آقا که انگشتر ندارد ▪️یک جای سالم اندر آن پیکر ندارد شب جمعه است مادرش کربلا مهمانه ▪️یک جای سالم اندر آن پیکر ندارد ▪️جایی برای بوسه مادر ندارد حسین.... صلی الله علیک یا اباعبدالله ▪️بی سبب نیست شب جمعه شب رحمت شد ▪️مادری گفت حسین جان همه را بخشیدی حسین جان... به نیابت از شهدا بگو حسین جان..... بأبی المُستَضعَفُ الغَریب یا اباعبدالله ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
#شب_ششم_محرم #مناجات_امام_زمان_علیه_السلام #شب_جمعه #روضه_امام_حسین_علیه_السلام ▪️چه می‌شود که سرانجام آن زمان برسد ▪️و قطره نیز به دریای بی‌کران برسد ▪️محرم است بیا تا که چشم مرده ی ما ▪️برای گریه در این روضه ‌ها به جان برسد ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
#شب_ششم_محرم #مناجات_امام_زمان_علیه_السلام #شب_جمعه #روضه_امام_حسین_علیه_السلام اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و الصّلاة و السّلام علی سید النبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین بالقاسم المصطفی محمّد و علی اهل بیت الطیبین الطاهرین المعصومین المکرَّمین لا سیما بقیه الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداه و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً و قائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً ▪️آمد عزای جد تو یا صاحب الزمان ▪️جانم فدای جد تو یا صاحب الزمان ▪️رخصت بده دوباره در این موسم عزا ▪️گریم برای جد تو یا صاحب الزمان ▪️ای کاش در حضور شما قسمتم شود ▪️کرب و بلای جد تو یا صاحب الزمان ▪️ای کاش با نوای تو هم ناله می شدم ▪️در نینوای جد تو یا صاحب الزمان ▪️بی تو به گوش جان و دل ما هنوز هم ▪️آید صدای جد تو یا صاحب الزمان اولین شب جمعۀ ماه عزای ابی عبداللهِ. با امام زمانمون بریم کربلا ▪️فخر بزرگ ماست که عمری نشسته ایم ▪️زیر لوای جد تو یا صاحب الزمان تو مسجد جمکران شب جمعه عزادار حقیقی ابی عبدالله رو صدا بزن امشب آقامون با مادرش فاطمه میاد کربلا یا صاحب الزمان... با آقات کار نداری ؟! یا صاحب الزمان... السلام علیک یا ابا عبدالله ▪️شب های جمعه، نیمه‌شب ها تا سپیده ▪️بر روی اسرارش خدا پرده کشیده ▪️از راه می آید بانویی قامت خمیده ▪️لب می گذارد روی حلقوم بریده ▪️فریادهای «یا بُنَیَّ» پا بگیرد ▪️حیدر بیاید بازوی زهرا بگیرد مگه کربلا شب جمعه چه خبره ▪️روضه نمی خواهد تنی که سر ندارد ▪️قربان آن آقا که انگشتر ندارد ▪️جایی برای بوسه مادر ندارد ▪️یک جای سالم اندر آن پیکر ندارد حسین... بأبی المُستَضعَفُ الغَریب یا اباعبدالله بریم شب جمعه اول ماه عزای ابی عبدالله به محضر ملکوتی عزادار حقیقی این ایام، آقا و ولی نعمتون امام زمانمون صلواتی هدیه کنیم ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn

مشاهده در ایتا

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ورود به کانال ایتا
تبلیغ کانال ایتا