کانال ایتا زیر چتر شهدا 🌹 🌱



عضو انجمن رمان آنلاین ایتا🌱
https://eitaa.com/anjoman_romam_eta/7

رمان به قلم‌ زهرا حبیب اله #لواسانی

جمعه ها و تعطیلات رسمی پارت نداریم

کپی از رمان حرام

تبلیغ👇👇

https://eitaa.com/joinchat/2009202743Ce5b3427056

ورود به کانال

ورود به نسخه وب

مطالب کانال ایتا زیر چتر شهدا 🌹 🌱

عرضه جدیدترین محصولات برند الکترونیکی و عرضه جدیدترین لوازم خانه و آشپزخانه در فروشگاه لوازم خانگی نورا😊😊 اگر دوست دارید خاص باشید و جزو اولین کسانی باشید که این محصولات و لوازم را استفاده میکنند، همین حالا به فروشگاه ما مراجعه کنید.🌺🌺 ارسال فوری به سراسر کشور 👇👇https://eitaa.com/joinchat/2354578280Ca798f0143b https://eitaa.com/joinchat/2354578280Ca798f0143b
خودخواهی و تکبر چه بلایی سر انسان میاره😢 داستانش واقعی هست
دختری بودم که توی زیبایی چیزی کم نداشتم تقریباً از هر خانواده توی فامیل یکی یک بار اومده بودن خواستگاری من و من با غرور تمام به همه جواب منفی داده بودم احساس می‌کردم زیبایی که دارم باعث میشه تا من رو نسبت به بقیه برتر کنه پدرم همیشه بابت جواب ندادن به خواستگارها ملامتم می‌کرد اما مادرم تشویقم می‌کرد تا اینکه یکی از دوستان مادرم خواستگاری رو برای من آورد که از نظر زیبایی توی چهره، چیزی از من کم نداشت وضع مالی پدرش فوق العاده عالی بود و خودش پزشکی خونده بود و داشت برای تخصصش تلاش می‌کرد ازدواج من با این مرد که اسمش سعید بود باعث می‌شد توی فامیل هر کسی منتظر بدبختی من به خاطر جواب نه ایی که به پسرش دادم بود، نا امید بشه و بفهمه که حق با من بوده.ولی دقیقا روز عقد... https://eitaa.com/joinchat/2967208113Cc7564cb966
🔰 باقری: سکوت در برابر وحشیگری صهیونیست‌ها آن‌ها را گستاخ‌تر می‌کند 🔸سرپرست وزارت خارجه در گفتگو با وزیر خارجه ژاپن: تجربه نشان داده سکوت در برابر وحشیگری نظامی و امنیتی صهیونیست‌ها، این موجود شرور را گستاخ‌تر می‌کند. 🔸عامل اصلی وضعیت غيرقابل تحمل علیه مردم فلسطین، کمک‌های آمریکا و برخی دیگر کشورهای غربی به باند جنایتکار حاکم در تل‌آویو از یک سو و سکوت و انفعال برخی دیگر از کشورهای غربی در برابر جنایت آشکار این رژیم نژادپرست از سوی دیگر است. 🔸وزیر خارجه ژاپن: نگران افزایش تنش‌ها در منطقه غرب آسیا هستیم. آرام‌سازی اوضاع و کاستن از سطح تنش‌ها همسو با منافع همه طرف‌ها است. 🍃🌹▪️ـــــــــــــــــــــــــ صـــراط @roshangari_samen
👆رفقا اگه قصد کمک به جریان اربعین رو دارید چه جایی بهتر از مرز میرجاوه اونم پذیرایی از زوار شیعه و مظلوم پاکستان 🔻این مجموعه مورد تایید و اعتماد کانال ما است و میتونید با خیال راحت به این موکب کمک کنید آیدی زیر برای ارسال رسید واریزی: @Mehdi_Sadeghi_ir
🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺 🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨ 🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺 🌺✨🌺✨🌺✨ 🌺🌟🌺🌟🌺 🌺✨🌺✨ 🌺🌟🌺 🌺✨ 🌺 #رمان_آنلاین_نهال‌آرزوها #قسمت_۸۵۶ به قلم #کهربا(ز_ک) _زنداداش چی گیرت میاد از شماطت کردن دیگران؟ من خودم الان داغون داغونم... اونقدر بهم ریخته هستم که بخوام بهو بزنم زیر همه چی و بگم به جهنم که بقیه در چه حالی هستند و این مدت چی به سرشون اومده... الان تنها چیزی که برام مهمه حال مامانمه... انگار توقع شنیدن این حرف رو ازم نداشت چون در سکوت کمی نگاهم کرد... سری تکون داد و با بغضی که سعی در پنهان کردنش داشت گفت _خیلی خب... هر طور راحتی... فکر می‌کردم اوضاع و احوال امروز خواهرات برات مهم باشه برا همین داشتم مقدمه چینی می‌کردم چیزایی رو بگم... ولش کن... ببخش اگه ناراحتت کردم بلند شد و به طرف در اتاق مقابل اتاقی رفت که داداش داخلش بود... _الان جات رو اماده می‌کنم که بری بخوابی... صدای بچه‌ها از اتاق تهی میومد‌... بلند شدم و به طرفش رفتم از لای در داخلش رو رصد کردم مشغول بازی بودند و بالش‌هاشون رو به هم دیگه پرت می‌کردند... خوشبحال بچه‌ها فارغ از مسائل دنیا زندگی‌شون رو می‌کنند بدون اینکه بفهمند چیدر اطرافشون می‌گذره... به عقب برگشته و داخل اتاقی که زینب واردش شده بود رفتم با دیدنم به رختخوابی که سه لا روی زمین انداخته بود اشاره کرد _با همین راحتی؟ یا یکی دیگه بهت بدم؟ _خوبه... دستت درد نکنه مانتو و شال رو در آوردم و گوشه‌ای انداختم... کپی حرام جمعه ها و تعطیلات رسمی پارت نداریم @chatreshohada لینک پارت اول👇👇 https://eitaa.com/chatreshohada/63589 ✨🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟 🌺 🌺🌟 🌺✨🌺✨ 🌺🌟🌺🌟 🌺✨🌺✨🌺✨ 🌺🌟🌺🌟🌺🌟 🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨ 🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟 🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨ 🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟 🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨
🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺 🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨ 🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺 🌺✨🌺✨🌺✨ 🌺🌟🌺🌟🌺 🌺✨🌺✨ 🌺🌟🌺 🌺✨ 🌺 #رمان_آنلاین_نهال‌آرزوها #قسمت_۸۵۴ به قلم #کهربا(ز_ک) نگاهش مردد بود وقتی ازم گرفت _آره ... از مامان خیالت راحت باشه... نفس راحتی کشیدم... خداروشکر که مامان توجیهه... می‌دونستم مامان منو می‌بخشه... خوشحال به طرف مبلی که قبلا روش نشسته بودم برگشتم با حرف داداش برگشتم و نیم نگاهی بهش انداختم _مشکل اصلی الان فقط نیلوفر و نسرینن نهال... _گفتم که برام مهم نیست بقیه شرایطم رو درک می‌کنن یا نه... همین که مامان درکم کنه کافیه با ناراحتی قدمی به طرفم برداشت _چقدر تو خودخواهی نهال‌... که یهو زنداداش با سینی چای جلوش ظاهر شد... _آقا نریمان شما خسته‌ای برو استراحت کن خودم باهاش صحبت می‌کنم... کمی به همسرش نگاه کرد... پس خودت همه چی رو بهش بگو... همه‌ چی رو کامل بگو... ناراحت از لحنش روم رو به طرف مخالف برگردوندم... زینب سینی رو روی میز گذاشت و کنارم روی مبل به آرومی نشست _نهال باید به موضوع مهم رو باهات در میون بذارم... _باشه بگو... ولی بعدا به داداشمم بگو که حق نداره اینجوری باهام برخورد کنه... کپی حرام جمعه ها و تعطیلات رسمی پارت نداریم @chatreshohada لینک پارت اول👇👇 https://eitaa.com/chatreshohada/63589 ✨🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟 🌺 🌺🌟 🌺✨🌺✨ 🌺🌟🌺🌟 🌺✨🌺✨🌺✨ 🌺🌟🌺🌟🌺🌟 🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨ 🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟 🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨ 🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟 🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨
🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺 🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨ 🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺 🌺✨🌺✨🌺✨ 🌺🌟🌺🌟🌺 🌺✨🌺✨ 🌺🌟🌺 🌺✨ 🌺 #رمان_آنلاین_نهال‌آرزوها #قسمت_۸۵۳ به قلم #کهربا(ز_ک) _آره میام... داداش سری تکون داد و به طرف اتاقی رفت. زنداداش بلند شد برم یه چای دیگه بیارم باهم بخوریم باید برام تعریف کنی این دوسال کجا بودی و چی کار کردی رفتنش رو با نگاهم دنبال کردم چی باید می‌گفتم؟ نمیدونم داداش چی بهش گفته با صدای داداش که اسمم رو برد بلند شده و به طرف اتاق رفتم نرسیده به در ظاهر شد با صدای آروم گفت _نهال من چیزی در مورد دستگیری نیما به کسی نگفتم همه فکر می‌کنند فقط فیروز دستگیر شده و نیما درگیر باباشه... البته یه یه چیزایی در مورد اراجیف فیزوز و چیزایی که گفته بود و تو رو از خونواده فراری داده هم گفتم اگه خواستی خودت مفصلتر براشون تعریف کن... البته منظورم برای نسرین و نیلوفره... دلشون خیلی ازت پره... _مامان چی؟ اون هم ازم عصبانیه؟ یا وقتی براش گفتی کنار اومد؟ مردد کمی حرفم رو مزمزه کردم ببینم چطور بگم _ وقتی به مامان گفتی بهم حق داد که اونجوری با اون فضاحت بذارم برم؟ یا اونم از دستم عصبانیه؟ برام مهم نیست بقیه بهم حق دادن یا نه مهم نیست الان منو بخشیدن یا میبخشن اما مامان برام مهمه خیلی هم مهمه‌.. باید بدونم فردا چطوری باهاش روبرو میشم کپی حرام جمعه ها و تعطیلات رسمی پارت نداریم @chatreshohada لینک پارت اول👇👇 https://eitaa.com/chatreshohada/63589 ✨🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟 🌺 🌺🌟 🌺✨🌺✨ 🌺🌟🌺🌟 🌺✨🌺✨🌺✨ 🌺🌟🌺🌟🌺🌟 🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨ 🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟 🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨ 🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟 🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨
🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺 🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨ 🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺 🌺✨🌺✨🌺✨ 🌺🌟🌺🌟🌺 🌺✨🌺✨ 🌺🌟🌺 🌺✨ 🌺 #رمان_آنلاین_نهال‌آرزوها #قسمت_۸۵۲ به قلم #کهربا(ز_ک) بغضم گرفت _آره خبر دارم بابام... نتونستم بقیه‌ی حرفم رو ادامه بدم... جلو اومد و بغلم کرد... در آغوشش خودم رو پناه دادم.. از وقتی شنیده بودم بابا فوت شده محتاج این آغوش بودم کسی که مثل خودم بابا رو از نزدیک بشناسه و بدونه چه لعبتی رو از دست دادم و درکم کنه نمی‌دونم چقدر گریه کردم که با صدای داداش چشمام رو باز کردم _بسه عزیزِ من... باباهم راضی نیست اینقدر خودت رو اذیت کنی بینیم رو بالا کشیدم و سرم رو از شونه‌ی زینب بلند کردم چند تا دستمال از جعبه‌ای که دست داداش بود بیرون کشیدم و صورتم رو خشک کردم _ دلتنگ بابام... دلتنگ مامانم کاش امشب منو برده بودی پیش مامان _گفتم که صبح می‌برمت‌... با دست هردومون رو نشون داد لابد الانم میخواین تا صبح باهم حرف برنید من خیلی خسته‌ام میرم بخوابم زینب جان صبح خودت بچه‌هارو ببر مدرسه من کار دارم صبح زود باید برم جایی حول و حوش ساعت نه میام نهال رو میبرم پیش مامان... توام باهامون میای دیگه؟ کپی حرام جمعه ها و تعطیلات رسمی پارت نداریم @chatreshohada لینک پارت اول👇👇 https://eitaa.com/chatreshohada/63589 ✨🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟 🌺 🌺🌟 🌺✨🌺✨ 🌺🌟🌺🌟 🌺✨🌺✨🌺✨ 🌺🌟🌺🌟🌺🌟 🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨ 🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟 🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨ 🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟 🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨
🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺 🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨ 🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺 🌺✨🌺✨🌺✨ 🌺🌟🌺🌟🌺 🌺✨🌺✨ 🌺🌟🌺 🌺✨ 🌺 #رمان_آنلاین_نهال‌آرزوها #قسمت_۸۵۱ به قلم #کهربا(ز_ک) رو به زنداداش که با لذت به دختراش نگاه می‌کرد گفتم عه شما که مخالف غذاهای فست‌فودی بودین _بله الانم مخالفم... مربی‌شون سه روز هفته رو تعیین کرده تا غذا ببرن مدرسه... دوروز بابد غذاهای سنتی ببرن و یه روز به اختیار خوو بچه‌ها هرپی که دوست دارن... منم از قبل قول پیتزا داده بودم براشون پختم... _ که اینطور... ماشاالله هردو قد کشیده و بزرگتر شدند ولی چرا دیگه مثل سابق تپل نیستند _آره دیگه... از وقتی قد کشیدن یکم لاغر شدن... ژنیتکشونه لابد... خونواده‌ی شما و خودم تپل نداریم خب اینام به خودمون رفتند داداش رو به بچه‌ها با جدیت گفت _خب بچه‌ها بازی و شیطنت بسه... فردا صبح مدرسه دارید عمه‌ هم خسته‌‌ست اسم مدرسه که اومد با خوشحالی رو به بچه‌ها لب زدم _وای شما دوتا مدرسه میرین؟ _بله عمه... پیش‌دبستانی می‌ریم... داداش که بلند شده بود و سمت سرویس می‌رفت به آرومی گفت _نه پس... همینکه تو رفتی زمان برای ما متوقف شد کسی بزرگ نشد پیر نشد و ... ادامه‌ی حرفش رو چون ازم دور شده بود نشنیدم ناراحت به زینب نگاه کردم _ناراحت نشو... شاید ندونی این دوسالی که تو نبودی چه اتفاقاتی برای خونواده‌ت افتاده... داداشت از وقتی سرپا شده یه روز خوش نداشته... شاید تنها خوشی این روزهاش پیدا سدن تو باشه... بچه‌ها رو نشونش دادم _پس اینا چین؟ بعد هم خونه رو با دست نشون دادم _و خونه‌ی به این بزرگی... تو و داداش که اهل ناشکری نبودین... سرش رو به تایید حرفم تکون داد _آره راست می‌گی شکر خدا بچه‌ها سلامتن... تن خودمون سلامته... سقفی بالای سرمونه اما خب اگه اتفاقات این دو سال رو بشنوی نظرت عوض بشه کپی حرام جمعه ها و تعطیلات رسمی پارت نداریم @chatreshohada لینک پارت اول👇👇 https://eitaa.com/chatreshohada/63589 ✨🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟 🌺 🌺🌟 🌺✨🌺✨ 🌺🌟🌺🌟 🌺✨🌺✨🌺✨ 🌺🌟🌺🌟🌺🌟 🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨ 🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟 🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨ 🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟 🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨
سلام خدمت همراهان کانال با عرض پوزش سه پارت از رمان نهال ارسال نشده و پرشی در پارتها ایجاد شده سه پارت جا افتاده به همراه پارتهای قبلی خدمت شما👇
❌❌❌
نورا کد ۱۰🤩🤩🤩 😱❌❌ بیا ببین چه خــــــــبررررههههه👇👇 شنیدین #ارزانسرای_جهانیان همه جنساشو نصف قیمت میده😍😍💰💰💸 از #آرکوپال بگیر تا #پتو و #خردکن 🤯 @arzansaraajahanian ارزانسرای جهانیان باکلی اجناس باکیفیت بامناسب ترین قیمت🤯🥳 درخدمت شماست شما مختارین هرجای دیگه هم خواستین اجناس ما رو #قیمت بگیرین🧮😎 ✅اقساط #قسطی هم داریم به شرط معرف😉 قرعه کشی هم داریم چه قرعه کشی هایی👌🎉 #چالش های هیجان انگیز برگ ریزون داریم🎁🛍🎊 ارسال به سراسر کشور هم داریم👌 مـــــــــنــــــتظــــــــرت هستم بخر و #سود کن🤑👇 @arzansaraajahanian @arzansaraajahanian @arzansaraajahanian
خیلی خواستگار داشتم.‌دکتر،مهدنس طلافروش ولی بابام همه شون رو رد میکرد چون خواهر بزرگ‌ترن مجرد بود میگفت اول باید اون ازدواج کنه. ولی من نمیتونستم منتظر بمونم اخه خواهرم اصلا خواستگار نداشت یه روز پدرم گفتم... https://eitaa.com/joinchat/2967208113Cc7564cb966
🔺ادعای آمریکا: در حملۀ اوکراین به خاک روسیه نقشی نداشتیم 🔹معاون سخنگوی وزارت خارجه آمریکا مدعی شد که واشنگتن در برنامه‌ریزی و آماده‌سازی حملۀ اوکراین به استان «کورسک» نقشی نداشته است. 🍃🌹▪️ـــــــــــــــــــــــــ صـــراط @roshangari_samen
🚨 هرکس بی‌جهت به کربلا نرود شیعۀ ما نیست ☑️ امام صادق(ع): 🔸 کسى که به زیارت قبر امام حسین(ع) نرود و خیال کند از شیعیان ماست و با همین حال فوت کند، او شیعۀ ما نیست و اگر هم از اهل بهشت باشد، جزء میهمانان اهل بهشت محسوب مى‏‌شود. 📜 قال الصادق(ع): مَنْ لَمْ یَأْتِ قَبْرَ الْحُسَیْنِ ع وَ هُوَ یَزْعُمُ أَنَّهُ لَنَا شِیعَةٌ حَتَّى یَمُوتَ فَلَیْسَ هُوَ لَنَا بِشِیعَةٍ وَ إِنْ کَانَ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ فَهُوَ مِنْ ضِیفَانِ أَهْلِ الْجَنَّةِ. ⬅️ کامل الزیارات، ۱۹۳ 🏷 #امام_حسین علیه السلام #اربعین #کربلا
💠 چهار عامل شکست دولت‌ها 💠 💎أمیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام): یستَدَلَّ عَلَي ادبارِ الدُّوَلِ بِاَربَعٍ: تضييعِ الاُصولِ و التَّمَسُّکِ بِالفُرُوعِ و َتقديمِ الاَراذِل و تَاخيرِ الاَفاضِلِ 💧چهار چيز باعث شکست دولت‌ها می‌شود: ۱. ضايع کردن اصول (مسائل مهم) ۲. سرگرم شدن به فروع (امور کم اهميت) ۳. به کار گماردن آدم‌های پست و نالایق ۴. کنار گذاردن انسان‌های لایق و ارزشمند 📚 غررالحكم : ۱۰۹۶۵ 🍃🌹▪️ـــــــــــــــــــــــــ صـــراط @roshangari_samen
ده سال از ازدواج مشترکم با احسان می‌گذشت و دو تا دختر به نام‌های مهسا و مهتاب داشتیم زندگی خوب و آرومی داشتیم پدرم از اول با ازدواجمون مخالف بود دلیل اصلی مخالفتشم ازدواج قبلی احسان بود که می‌گفت دخترم این مرد درگذشته زن طلاق داده و حتماً مشکلی داشته که کارش به طلاق کشیده اما من احسان رو خیلی دوست داشتم و برای اینکه بهش برسم هر کاری کردم و بالاخره موفق شدم که رضایت پدرم رو بگیرم و با احسان ازدواج کنم ولی دقیقا وقتی که.... https://eitaa.com/joinchat/3022192798C43e1b256ae

مشاهده در ایتا

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ورود به کانال ایتا
تبلیغ کانال ایتا