ارتباط با مدیر. ارسال اشعار
@alirezaei993
مطالب کانال ایتا شعر و داستان
قـدم آهستـه برمی داردامشب با تو باران هم
چـه شـور انگیـز بـا تـو راه می افـتدخیابان هم
چوشبنم صبح پشت شیشه با لبخند می بینم
شکوفا می شود با غنچه ی سبز تو گلدان هم
نمـی ریـزد ز فـصـل سبز چشمان تو فـروردیـن
بـه وجـد مـی آیـد از خـرداد دستان تو آبـان هم
ضریح چشم هایت میدهدحاجت که می بینم
دخــیـلی بسـته بـر کـفـرِ سـرِ زلـفِ تو ایمان هم
ورق برگشته آن سانی که در وقت دو دل بودن
تـفال مـی زنـد بـر چشمِ افـسونِ تو فنجان هم
گذشت دوران سستِ آدم وحوا که خواهدخورد
بـه آسـانی فـریـبِ گـنـدم روی تــو شیـطان هـم
ببین سـوز وگداز داغِ هـجران درجهان کـم شد
که میبینم بـه دوری کرده عادت پیـرکنعان هم
#حمیدرضاعبدالهی
#ارسالی_شاعر_محترم
@shearvdastan
لنگر حِلم تو ای کشتی توفیق کجاست؟
که در این بحر کَرم غرق گناه آمدهایم...
#حافظ
@shearvdastan
اینجا به رغم خلوت دریا و آسمان
شهر از صدا پر است ولی از سخن تهی
#نادر_نادرپور
@shearvdastan
فضای خانه از خندههای ما گرم است
چه عاشقانه نفس میکشم! هوا گرم است
دوباره «دیدهامت»، زل بزن به چشمانی
که از حرارت «من دیدهام تو را» گرم است
بگو دو مرتبه این را که: «دوستت دارم»
دلم هنوز به این جملهی شما گرم است
بیا گناه کنیم عشق را… نترس خدا
هزار مشغله دارد، سر خدا گرم است
من و تو اهل بهشتیم اگر چه میگویند
جهنم از هیجانات ما دو تا گرم است
به من نگاه کنی، شعر تازه میگویم
که در نگاه تو بازار شعرها گرم است
#نجمه_زارع
@shearvdastan
من حلقههای زلفش از عشق میشمارم...
#مولانا
@shearvdastan
عکس رخ او به قهوه دیدم گفتم
خورشید برون آمده است از ظلمات
#شاطرعباسصبوحی
#صبحتون_بخیر
@shearvdastan
حال ما،
حال شرابیست که در تاریکیست!
ما،
به حال خودمان مانده و تخمیر شدیم...
#رضازرین
#ارسالی
@shearvdastan
نگفتم می روی تنهاتر از من می شوی آخر
نهنگ ازدوری دریا چه حاصل میکند جز مرگ؟!
#بهزاد_مهرورز
#شب_نوشت
@shearvdastan
بنشین و ببین زردم و نارنجی و قرمز
پاییز همین است غمانگیز قشنگ است..!
#مژگان_عباسلو
@shearvdastan
قدح لبریز چون شد از شراب ناب میلرزد
به قدر آب بر خود گوهر سیراب میلرزد
#صائب_تبریزی
@shearvdastan
دلواپس گذشته مباش و غمت مباد
من سالهاست هیچ نمی آورم به یاد
بی اعتنا شدم به جهان بی تو آنچنان
کز دیدن تو نیز نه غمگین شوم نه شاد
من داستان آن گل سرخم که عاقبت
دل سوزی نسیم سرش را به باد داد
گفتی ببند عهد و به من اعتماد کن
نفرین به عهد بستن و لعنت به اعتماد
این زخم خورده را به ترحم نیاز نیست
خير شما رسیده به ما مرحمت زیاد
#فاضل_نظری
@shearvdastan
فَصلِ پیدایشِ عِشق است و به آن دِل بَستیم
صبح پاییز و تَبِ عِشق چِشیدن دارد...
#حمید_رضا_یگانه
#صبحتون_بخیر
#ارسالی
@shearvdastan
چه جای خواب که هرشب محصّلانِ فراق
خیال ِروی تو بر دیده میگمارندم...
#هوشنگ_ابتهاج
#شب_نوشت
@shearvdastan
مهتاب تویی، برکه منم، فاصله را باش ...
دیدارِ تو هرشب شده با حسرت و ای کاش
#علی_سلطانی_نژاد
#ارسالی
نشستهای لب بامی و پَر نمیگیری
سراغی از من آسیمهسر نمیگیری
چقدر روز و شبم بگذرد به بیخبری
چه کردهام که تو از من خبر نمیگیری
پی سرابِ تو از پا درآمدم، ای عشق
تو دست تشنهلبان را مگر نمیگیری
درخت پیرم و باید به خاک تن بدهم
چرا به دست جوانت تبر نمیگیری
به فرض اینکه بخواهی به آتشم بکشی
جرقهای و از این بیشتر نمیگیری
#پوریا_شیرانی
#ارسالی
بسترم صدفِ خالیِ یک تنهاییاست.. :)
#هوشنگ_ابتهاج
@shearvdastan
غزلم درهای از نسترن و شببوهاست
مرتع دِرمَنهها، دهکدهی آهوهاست
این طرف کوچهی بن بستِ نگاهْ آبیها...
آن طرف کوچهی پیوندِ کمانْ ابروهاست
این خیابان بلندی که به پایین رفته
مال گیسوی به هم ریختهی هندوهاست
غزلم گردش کاشی است در اسلیمیها
غزلم تابش خورشید بر اسکیموهاست
باد می آید و انجیر مقدس مست از
روسریهای به رقص آمده در هوهوهاست
هر چه که بر سر من رفته از این قافیهها
از به رقص آمدن باد میان موهاست
تلخ مردن وسط هاله ای از ابر و عسل
سرنوشت همهی هستهی زرد آلوهاست
کار سختی است -ببخشید!- ولی میگویم:
اینکه... بوسیدنتان... دغدغهی... کم روهاست
#حامد_عسکری
@shearvdastan
دیگر اکنون چه کنم زمزمه در پردهٔ عشق
دور از آن مرغ بهشتی که همآوازم بود
#محمدرضا_شفیعی_کدکنی
@shearvdastan
حالے براے گفتن #دیوان شعر نیست!
یڪ #مصرع و خلاصه:
#تُ را دوست دارَمَت •••❤️
#رضوان_باقری
#ارسالی
ای با همه کس به صلح و با ما به خلاف
جرم از تو نباشد گنه از بخت من است ...!
#سعدی
@shearvdastan
ما چشم هاى مست تو را سرکشيده ايم
ما را به خمره هاى شراب احتياج نيست...
#ياسر_قنبرلو
#صبحتون_بخیر
@shearvdastan
مویت سپاه موج و دلم قلعه ای شنی است
جنگی نبوده است به این نابرابری!
#عبدالمهدی_نوری
@shearvdastan
و خندهات
دستهی کبوتران سفیدی
که به یکباره پرواز میکنند
#غلامرضا_بروسان
#غزه
@shearvdastan
.
مرا آرام می دارد همین "هستم بیادت" ها...
#صادق_هوشیار
چشم به راه توام،
در چنان هوایی بیا
که دست کشیدن از تو
غیرممکن باشد.
#اورهانولیکانیک
@shearvdastan